گر شکند دل مرا جان بدهم به دل شکن...

عموما میگرنم در ماه رمضان اود میکند، بابت گرسنگی و تشنگی و تغییر ساعت خواب و بیداری. حجم زیاد کارهای مدرسه و ساعات زیاد نشستن پای لپ تاپ در وضعیتی که میز تحریری وجود ندارد و باید پشت میز اتو چنباتمه ب گر شکند دل مرا جان بدهم به دل شکن......ادامه مطلب

باد ببرد!

ببرد باد باقی روز های این سال منحوس را...

سال خوک صفت را

سال زنده به گوران

سال تحمیق و تهدید و تطمیع

سال سیاه دوهزار....

گر شکند دل مرا جان بدهم به دل شکن......

همسرخوبم، تو نیستی و من با عکست سخن گفتم  و قربان صدقه ات رفتم، لابد انسان در مدت یک لحظه گذران جادویی زمان، نفس خود را در سینه حبس گرده بود و به حظ بصری تن درداده بود.عزیز من این ساعت ازشب، این ساعت پر درد زیبا را انقدر به تو فکر خواهم کرد تا خوابم ببرد، آنقدر شعر می خوانم و آهنگ گوش می کنم که پلک هایم روی هم آرام گیرند. این عشق غمگین موهبت دردانه ی قلب ماست به یکدیگر. دلم هزار سلام برایت می فرستد....

گر شکند دل مرا جان بدهم به دل شکن......

سلام خضر، ساعت دو شب است، با سبحان آمدیم پارک نیاوران، جایی که تا خانه ی ما دو ساعتی راه دارد، یک دفعه در دل شب بی مهابا با اسنپی که 20% تخفیف داشت زدیم بیرون. حالا روی نیمکتی بالای یک سکو نشسته ایم و گر شکند دل مرا جان بدهم به دل شکن......ادامه مطلب

از مزیت های زندگی با محمد این است که می توانم در طول روز ساعاتی به یک بچه ی دوساله تبدیل بشوم، یعنی ونگ بزنم، شلوغ کاری کنم، شعر بخوانم، بهانه گیری کنم، طلب خوراکی و جایزه کنم، و هر ادا و اصولی که دلم میخواهد دربیاورم، و هیچ کس هم نباشد که به من خرده بگیرد.

گر شکند دل مرا جان بدهم به دل شکن......

در تمام مدت زندگی ام، از آن زمان که چادری نبوده ام و تا این زمان که سعی کردم حجاب کامل تری داشته باشم. همیشه برایم مهم بوده است با عفاف زندگی کنم. حتی اگر گاهی وقت موفق نشده باشم حق مطلبش را کامل ادا کنم. پاکدامنی همیشه برایم مهم و مقدس و ارجمند و دلخواه بوده است. 

گر شکند دل مرا جان بدهم به دل شکن......

بعد اندک اندک به ممارست یاد می گیرند که دلشان  از برای یکدیگر تنگ نشود، همچنین چیزی یاد گرفتنی باشد نه طبیعی و غریزی و یاد می گیرند که زشت باشند همچنان که این نیز به آموختن راست شود و نه غیر و فی الطبعه. زان سپس از هیئت انسان به قالب آدم درآمدند.

گر شکند دل مرا جان بدهم به دل شکن......

مرد مهربانم، بابت نمره ی بیستت که باعث شد یک شام بدهکار شوی، بابت اینکه تصمیم گرفتی در شبی به این خوبی قرضت را ادا کنی سپاسگزارم! بابت هتل قناری، بابت پارک هنرمندان حتی بابت بارانی که امشب غافلگیرمان گر شکند دل مرا جان بدهم به دل شکن......ادامه مطلب

هنوز هم دارد فرار میکند. یک نفر توی سرم هست که هنوز هم دارد از دست من فرار میکند. راستش را بخواهی خودم هم خسته شدم، آدمی مگر تا چه اندازه میتواند بیرحم باشد، تلخ باشد، زهر باشد، کشنده باشد. هزار سپاه گر شکند دل مرا جان بدهم به دل شکن......ادامه مطلب

گاز رو می سابیدم و در حینش اشک می ریختم، درست مثل وقتی که داشتم زیر کابینت رو جارو می کشیدم.

گر شکند دل مرا جان بدهم به دل شکن......